درباره ی آقای بهجت(ره)
ارسال شده توسط مسعود مسیح تهرانی در 88/3/4:: ساعت 1:5 صبحسلام.
در مورد آقای بهجت(ره) از زبان حاج آقا (که ظاهراً 40سالی محضرشون رفت و آمد داشتند) چند نکتهای شنیدم که سعی میکنم با ضعف حافظهام بنویسمشون.
- - - - - -
* این توصیه آقای بهجت(ره) خیلی بارز بود که برای پروازکردن گناهان رو ترک کنید؛
گناهان اعتقادی و عملی.
چه بسا گناهان اعتقادی اثرش خیلی بیشتر از گناهان عملی است.
وقتی از روزگار مینالی، وقتی حسادت میکنی، انگار خدا رو عادل و حکیم نمیدونی.
** از قول علی آقای بهجت میگفتن که غذاشون نون و چای شیرین بود.
نه صبحها، همیشه.
این رو قبلاً هم از حاج آقا شنیده بودم و نقلاش برام سخت بود.
شاید گفته باشن بهخاطر مقلدینشون.
یعنی از وقتی مرجع شدن این برنامه انجام شده.
خودشون هم وقت نقل دوباره میگفتن باورش برای ما هم سخته.
علی آقا گفته بودن که یه بار بیماریشون 10 ماه طول کشیده،
دکترها بهشون سفارش کرده بودن که مثلاً آبمیوه میل کنن،
آقای بهجت(ره) به علی آقا گفته بودن که شما یادشون دادی، حرفشون حجت نیست.
*** یه چیزی رو هم با ترس میخواستن بگن،
مشابهاش رو از علامه بحرالعلوم(ره) گفتن.
علامه بحرالعلوم(ره) به یکی از طلبهها که سر یه موضوعی پافشاری زیادی کرده بود گفته بودن
میخوای از پدرت بهات خبر بدم؟ و از پدر ِپدرت؟ و از پدر ِپدر ِپدرت؟
و از تمام کارهایی که تا حالا کردی؟ و کارهایی که از این به بعد تا آخر عمرت خواهی کرد؟
حالا یادم نیست در مورد آقای بهجت(ره) چی فرمودند.
**** آقای بهجت(ره) به کسی گه به قصد حاجتی پیششون رفته بود
گفته بودن قم بیایید. و اون بنده خدا از اون به بعد هر هفته قم رفتناش ترک نشد.
کیه که بتونه تو مقدرات عالم اثر بگذاره.
و حاج آقا داستان یکی از این بزرگواران گمنام رو گفتن.
تیر خورده بود و رفته بود درمانگاه،
روی تخت دراز کشید و با یک بسم الله از هوش رفت.
پزشک متعجب شروع به عمل کرده بود و تیر رو از بدناش بیرون آورده بود.
بعد هم با یه بسم الله به هوش اومده بود و رفت.
بعدها دکتره تو بازار اون بنده خدا رو میبینه،
میگه شما از یاران امام زمان(عج)اید؟
گفته بود نه، اونها «کبریت احمر»اند.
فقط ما با اونها در ارتباطایم.
دکتره ازش خواسته بود دعا کنه روسها از خراسان برن بیرون.
شاید زمان رضاشاه بوده.
ایشون میگه: بروند.
صبح آقایون روسها سوار ماشینها شده بودند بهسمت مرز خودشون.
کیه که بتونه تو مقدرات عالم اثر بگذاره.
***** و چهقدر در مورد دعای آقای بهجت(ره) درباره دیگران گفتند.
حاج آقا میگفتن دعا برای دیگران تجارته.
آقای بهجت(ره) گفته بودن که من برای شما دعا نمیکنم،
برای تکتکتون پیش خدا تضرّع میکنم.
****** تا آقای حقشناس(ره) زنده بودند تهران از زلزله و بلا به دور بود.
بعد ایشون هم امید رفع بلایمان به آقای بهجت(ره) بود.
******* میگن تو مرگ عالِم، از زمین کنده میشه و به آسمان اضافه میشه.
انگار زمین تنگ میشه.
خدا قدر اونهایی رو که داریم بهمون بشناسونه.
یا علی